چرخ گردون
تمام این شعر ها دست نوشته های از یک دل تنگه بخونید نظر بدید
باران که میبارد... دلم برایت تنگ تر میشود.. راه می افتم... بدون چتر.. من بغض میکنم... اسمان گریه..... جنگ میان چشم هایت و قلب من روزی به صلح می انجامد! و فقط ویرانی های احساس این شاعر چند روزی سوژه ی اخبار خواهد شد!!! برهنه ات میکنند تابهتر شکسته شوی، نترس گردوی کوچک! انچه سیاه میشود روی تونیست.. دست انهاست... توهم راهت را جداخواهی کرد و به دنبال مقصد نهایی خواهی گشت! و شاید هیچ گاه نفهمی که عشق، همین قدم های کوتاه در این راه بی مقصد بود که بایکدیگر پیمودیم!!! در اغوش خود پنهانم کن گویی طفلی در اغوش میکشی میان بازوانت پنهانم کن مثل یک کودک در خواب رمیده بگذار گرمای سینه ات را حس کنم بگذار نفس هایت را نسیمی بر جان خسته ام باشد مرا در اغوش بگیر بگذار بوی تنت عطر وجودم باشد من محتاج توام همین حالا... مرا در اغوش خود فرو ببر بگذار در اغوش تو جان تازه ای بگیرم. باز هم واژ ها.. بازهم در گیری ذهنم.. بازهم خودکارم و یک کاغذ... بازهم بازی ... یا بار از چی نمی دانم... شایدم یک موضوع تکراری.. بازهم حرف همیشگی یک شکست عشقی یا که نه بازهم ترک برداشتن یک دل شیشه ای این بار خودم..دلم...وصدای شکستن اهسته ی یک غرور پر احساس... بازهم شکستن من و بهانه ی نوشتن شاهزاده رویاهم... من در این گوشه از کره ی خاکی منتظرم ک بیایی..... با یک اسب سفید یا نه دراین عصر تکلونوژی با یک فروند هواپیمای f5سفید نه،نه،..اصلا با چه چیز بیایی مهم نیست من فقط منتظرم ک بیایی.. من هیچ نبودم تو مرا اوردی من هنوزم هیچم تو مرا بارور کن من هنوزم کالم من هنوزد در رسیدن ماندم تو مرا اوردی تو مرا باری دادی تومرا از هیچ به این رساندی من هنوزم محتاج نفس هایت هستم من هنوزم محتاج نگاه پر مهر توام هنوز از گرما تن تو به اوج سبزینگی ام نرسیدم من هنوزم تشنه ام تشنه ی نور وجودت هستم تو مرا سیراب کن تقدیم به پدر عزیزم...روزت مبارک به سلامتی پدری که کف خیابون جارو میکنه شکم زن و بچش و سیر کنه. نرن کف خونه مردم رو جارو بزنن... روزت مبارک ... دست از پا خطا کنی تعویض می شوی! همین حوالی کسی شبیه توست! این است پیام عاشقای امروزی... بنام تو که از هم دوریم به تکرار غریبانه ترین جمله قرن و به توان ابدیت دوستت دارم آنگاه که خنده بر لبانت میمرد / چون جمعه پاییز دلم میگیرد دیروز به چشمان تو کفتم که برو / امروز دلم بهانه ات میگیرد . . . آن نازنین کجاست که یادم نمیکند/ صد غم به سینه دارم و شادم نمیکند/ یک لحظه انکه بی من هرگز نمی نشست/ امشب به یاد کیست که یادم نمیکند.
Power By:
LoxBlog.Com |